داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

یک زباله دانی متعفن

من اینجا زاده شده ام

و بالیده  و می دانم

آن روزها چندان آلوده نبود

شاید بهتر بود تحمل می کردیم

ولی هرگز این گونه نبود

 که یک زباله دانی متعفن .

 

این پیرمردان خرفت را

که گمان می کنند

 استاد شیطان هستند

باید از بازی بیرون کرد.

برای رسیدن آن لحظۀ خاص

 اما ، باید شکیبا بود،

هرچند آسان نیست .

 

تماشایی است آن صحنه

که همه بر می خیزیم

و برای بازیگران جدید

که خود برگزیده ایم

یکصدا هورا می کشیم

 و می رویم پاک کنیم

شهرمان را ،

کوچه به کوچه

خانه به خانه ،

از این همه پلشتی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد