در گوشۀ قلبم
صندوقچۀ کوچکی است
که در یک روز طوفانی
کلید آنرا باد با خود برد
آنروز که گردباد فریب
کلبۀ عشقم را
بر سرم آوار کرد
و رگبار دروغ
اشک های حسرتم را شست
در آن صندوقجه عکسی است
از رویائی ترین
لحظه های یک زندگی
که شاید هزار بار
به سر زمین فراموشی
پر کشیده بود
اگر کلیدش را باد
تا سر زمین عشق
بدرقه نکرده بود