داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

آخر خط

با صدای خشن راننده از خواب پرید :

- خانم آخرِ خطه ، پیاده شین

  پیرزن زیر لب گفت :

- چه زود رسیدیم

با زحمت از اتوبوس پیاده شد و نگاهی به اطراف

انداخت . بیابان برهوت و یک تابلوی رنگ و رو رفته

که روی آن نوشته بود : شرکت سیر و سفر دنیا گشت

مبدا – تولد ، مقصد - مرگ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد