داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

روزگار ملسی بود ,ولی....

در همین ایام اما سال هایی دوردور    

روزگار ملسی بود ولی میخواندیم:

"بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر

بار دگر روزگار چون شکر آید"

هیچ بنگذشت که روزگاری تلخ تر آمد

نادره دورانی از  خشم و خون و خیانت

و  سراینده و خوانندۀ  این شعر پشیمان گشتند

شکرهای روزگار هم  تلخ و زهرآلود بود

داغ  دل ها بی وقفه تجدید می شود

تا خرخره در تالاب مرگ فرو می رویم

و فریاد کمکمان را پاسخی نمی آید

ریسمانی هم اگر برایمان پرتاب شود

 بر گردنمان  حلقه می زند

گویی خدا هم از اینجا کوچ کرده است

و ادامۀ  داستان را به ناخدا  سپرده است

 و اوست که  پایان  تلخ قصۀ ما را نوشته است

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد