داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

داستانک های چوبی

دورۀ جدید - مدیریت جدید

پسران نا خلف ایران خانم

 

دو تا از پسرای شر و  ناخلف ایران خانم اومدن  کنار بستر

مادر  بیمارشون ، و میخوان به زور  انگشت او نو روی چند

 تا برگۀ احتمالا ثبتی بزنن. که پیرزن شدیدا مقاومت می کنه

که شما که دار و ندار منو چاپیدید  ، بازم این مختصری هم

  که برام باقی  مونده رو  می خواین از چنگم در بیارید؟؟

سر آخر هم  وقتی عرصه بهش تنگ می شه  یهو از زیر

 ملافه یه هفت تیر در میاره و دوتا تیر به سقف شلیک می کنه،

 که اون الدنگا پا به فرار میذارن. ایران پشت سرشون فریاد

می زنه که ای خدا اون پدر گور به گور شده تون را لعنت

 کنه که شما توله سگای بی شرف و بی وجدان و بدتر از

دزدای سر گردنه رو پس انداخت.