صدای جیغ خواننده پاپ از قسمت مردونه شنیده می شد .
طبق معمول قسمت زنونه ، نمایشگاه مد و زیبایی بود
این مراسم عروسی هم تا اینجا تفاوتی با بقیه نداشت تا
وقتی عروس و داماد وارد شدند . عروس زیبا و خوش قد و
بالائی و دامادی خوش تیپ که....
که ... اندکی می لنگید و به سختی پا به پای عروس راه
می رفت . بله با کمی دقت معلوم بود که بریس پوشیده
از همان هائی که امثال ما تمام عمر باید اسیرش باشیم .
تا پایان مراسم اطلاعات خود را تکمیل کردم . عروس تحصیل
کرده از خانواده ای متمول و داماد ، دیپلم ،کاسب جزء ولی
خیلی با هوش از خانواده ای متوسط اما بسیار خوش نام
و شریف و مؤمن . آخر شب ، از در که بیرون می رفتم
از ته قلب خانوادۀ عروس و خود او را به خاطر این روشن بینی
کمیاب تحسین می کردم و آرزو می کردم از این وصلت
خانوادۀ خوشبختی تشکیل بشود .
تازگی ها شنیده ام که دختر زیبا و باهوشی در این خانواده به
دنیا آمده . امیدوارم آن پیوند مبارک ، روز به روز مستحکم تر
شود و خوشبختی این خانواده هر دم فزون تر .